بوی رفتن میدهی
در را باز میگذارم
وقتی برو که گنجشکها و ستارهها
خوابند…
پنجره دلش ریخت
سنگ فرش، پر زخم شد
در کوچههای زخمهای روشنش
قلب پاره پاره مورچهای
راه میجست.
سراغ تو را گرفتم
خندیدند.
نمیدانند
روی تمام دندانهایشان
نام تو حک شده است
که میخندم.
king...
ما را در سایت king دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mehdi king بازدید : 163 تاريخ : دوشنبه 6 شهريور 1391 ساعت: 22:13